معني لغوي تاسوعا و عاشورا چيست؟
در جواب اين سؤال بايد توجه كرد كه: «تسع» در عربي به معناي نٌه و تاسع و تاسوعا به معناي نهم مي باشد. چنانكه «عشر» به معناي ده و عاشورا به معناي دهم مي باشد. اطلاق كلمه «عاشورا» بر دهم ماه محرم، پس از به شهادت رسيدن حضرت امام حسين و ياران آن حضرت، صورت پذيرفته است و در دوره پيش از اسلام بر دهم ماه محرم عاشورا نمىگفتند.كاروان اباعبدالله الحسين عليه السلام در روز دوم محرم به سرزمين مقدس كربلا فرود آمد و تا روز عاشورا در آن سرزمين بودند به لحاظ آن كه حوادث مهم كربلا در روز نهم و دهم ماه محرم الحرام اتفاق افتاد اين دو روز را برجسته تر نموده و به نام تاسوعا و عاشورا يعني روز نهم و دهم محرم الحرام ناميدند. ابن اثير در كتاب «نهايه» مىگويد: «عاشورا يك اسم اسلامى است» و ابن دريد مىگويد: «عاشورا يك اسم اسلامى» است و در دوره جاهليت به اين نام معروف نبود، (الصحيح من سيرة النبى، ح 3، ص 106، چاپ جامعه مدرسين). در «مجمع البحرين» نيز آمده است: «عاشورا يك اسم اسلامى است» آنچه پيش از به شهادت رسيدن حضرت امام حسين(ع) بود اين بود كه هم پيامبر اسلام(ص) و هم حضرت على(ع) شهادت امام حسين(ع) را در كربلا پيشگويى كرده بودند و حتى امام حسين(ع) نيز شهادت خود را پيشگويى كرده بود و به برخى از پيامبران پيشين هم شهادت آن حضرت وحى شده بود، (بحارالانوار، ج 44، ص 223 و ص 250). ولى پيش از اسلام دهم محرم را عاشورا نمىگفتند. ولى پس از آنكه حضرت امام حسين(ع) در كربلا به شهادت رسيد، آن روز در ميان مردم به روز عاشورا معروف گرديد و شيعيان على(ع) آن روز را روز عزا و عزادارى قرار دادند و در مقابل آنان بنى اميه و پيروانشان آن روز را روز جشن و سرور قرار دادند و به تدريج دشمنان شيعه درباره عاشورا احاديثى ساختند تا آن روز را با فضيلت نشان بدهند در حالى كه آن روز، روز غم و اندوه است و روز مصيبت و نكبت است، روزى است كه بهترين انسان را كشتهاند، جگر رسول خدا را پاره كردهاند و زنان و كودكان پيامبر را به اسارت بردهاند، آيا اينگونه روز مىتواند روز مباركى باشد؟! شيخ عباس قمى در مفاتيح الجنان مىگويد: روز دهم ماه محرم روز شهادت امام حسين است، روز مصيبت و حزن ائمه اطهار و شيعيان آنان است و شايسته است كه شيعيان در اين روز مشغول كارهاى دنيوى نگردند و مشغول گريه و نوحه باشند و زيارت عاشورا بخوانند. شيخ عباس قمى به نقل از نويسنده «شفاء الصدور» مىگويد: بنى اميه روز عاشورا را مبارك مىدانستند: در اين روز براى خود خريد مىكردند و خريد را در آن روز سنّت خود كرده بودند، آنان در اين روز مراسم عيد بر پا مىكردند، آن روز را روزه مىگرفتند و در آن روز طلب حوائج را مستحب مىدانستند و براى همين درباره روز عاشورا فضايل و مناقبى ساختهاند و حتى دعائى هم درباره آن درست كردهاند كه اولش اين است: يا قابل توبة آدم يوم عاشورا، يا رافع ادريس الى السماء يوم عاشورا، يا مسكّن السفينة يوم عاشورا يا غياث ابراهيم من النار يوم عاشورا. اينها را ساختهاند. تا امر، مشتبه شود. آنان در سخنرانيهاى خود مىگويند: هر نبىّ وسيله و شرفى دارد و در روز عاشورا، اين شرف زياد مىشود مانند خاموش كردن آتش نمرود براى ابراهيم، قرار گرفتن سفينه نوح به كوه جودى، غرق ساختن فرعون در دريا و نجات حضرت موسى از دست فرعون، نجات حضرت عيسى از دست يهوديان. شيخ عباس قمى در ادامه مىگويد: شيخ صدوق از ميثم تمار نقل كرده كه ميثم تمّار گفت: اين امت پيامبر، فرزند پيغمبر خود را مىكشند و روز عاشورا را كه فرزند پيغمبر را كشتهاند، روز مبارك قرار مىدهند و اين كار شدنى است و خواهد شد. راوى مىگويد: به ميثم گفتم: چگونه آن روز را روز مبارك قرار مىدهند؟ گفت: آنان در فضيلت آن حديث وضع مىكنند و مىگويند: روز عاشورا روزى است كه خداوند توبه آدم را پذيرفته است با اينكه توبه آدم در ذى حجه پذيرفته شده است، آنان مىگويند: در عاشورا، يونس از شكم ماهى نجات يافته است، در حالى كه در ذى قعده از شكم ماهى نجات يافته است، مىگويند: روز عاشورا روزى است كه سفينه نوح در كوه جودى قرار گرفت در حالى كه روز هيجدهم ذى حجه در كوه قرار گرفت و آنان مىگويند: روز عاشورا دريا براى موسى شكافته شد در حالى كه در ربيع الاول شكافته شده بود، (مفاتيح الجنان، ص 476، اعمال روز عاشورا، چاپ اول، انتشارات فاطمه زهرا).
نظرات شما عزیزان: